Story of the year
Mountain Story
-- Unknown Author
داستان کوهستان
پسری همراه با پدرش در کوهستان پیاده روی می کردند که ناگهان پسر به زمین می خورد و آسیب می بیند و نا خود آگاه
فریاد می زند: "آآآه ه ه ه ه"
اگربدنبال قابلیت بیشتری در گروهت هستی. قابلیتت را بهبود ببخش
دخترکوچولو
A little girl asked her father
"How did the human race appear?"
دختر کوچولویی از پدرش سوال کرد"چطور نژاد انسانها بوجود آمد؟"
The Father answered "God made Adam and Eve; they had children; and so all mankind was made"
پدر جواب داد"خدا آدم و حوا را خلق کرد, آنها بچه آوردند سپس همه نوع بشر بوجود آمدند"
Two days later the girl asked her mother the same question.
دو روز بعد دختره همون سوال را از مادرش پرسید .
The mother answered
"Many years ago there were monkeys from which the human race evolved."
مادر جواب داد "سالها پیش میمونها وجود داشتنداز اونها هم نژاد انسانها بوجود اومد."
The confused girl went back to her father and said " Daddy, how is it possible that you told me human race was
created God and Mommy said they developed from monkeys?"
دختر گیج شده به طرف پدرش برگشت و پرسید"پدر چطور این ممکنه که شما به من گفتین نژاد انسانها را خدا خلق کرده
است و مامان گفت آنها تکامل یافته از میمونها هستند؟
The father answered "Well, Dear, it is very simple. I told you about my side of the family and your mother told you
about her."
پدر جواب داد " خوب عزیزم خیلی ساده است .من در مورد فامیلهای خودم گفته ام و مادرت در مورد فامیلهای خودش.