♥  baroonak ♥
♥  baroonak ♥

♥ baroonak ♥

قطره اشکی که روحش بزرگ بود..

http://s5.picofile.com/file/8118959292/58265939222476068049.jpg


قطره ای اشک از چشم آسمان بر صورت برف ها چکید

برف،خیس شد...خندید

قطره ی آب دور دنیا را نگاه کرد

با عبور خود راه ها را باز کرد

دستش را روی گرد و خاک گلدان ها کشید

روح خود را مثل نقاب روی گرمای بیابان ها کشید

قطره رفت و رفت

منت دنیا نکشید

راه رفت و ساده

درد کشید

قطره کوچک بود اما دل دریایی داشت

تنها بود اما

در وجود پاک خود،خدایی داشت

قطره راه رفت

سکوت را میان چنگال های خیسش خلاصه کرد

روی ترک های خشک صحرا خود رها کرد و نگهان

گم شد..

قطره اگر چه کوچک بود اما خیلی زود بزرگ شد!

یک روز اما قطره ما از صفحه روزگار محو شد و غروب کرد

چند لحظه بعد میان چشم های شاعری...

آرام آرام طلوع کرد...!!!



منبع:وبلاگ دختری از سرزمین آرزوها

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد