♥  baroonak ♥
♥  baroonak ♥

♥ baroonak ♥

لاف زدن، غلو کردن





Shoot off one's mouth


معنی: لاف زدن، غلو کردن


http://s4.picofile.com/file/7834915585/image013.gif

Jim doesn't play tennis very much, but he's always shooting off his mouthabout how good he is. Yet he's fooling nobody. Jim is somewhat of a braggart and everyone knows that he gives opinions without knowing all the facts andtalks as if he knew everything about the game.


 ترجمه به فارسی


جیم زیاد تنیس بازی نمی‌کنه، اما همیشه در مورد اینکه چقدر خوب بازی می‌کنه غلو می‌کنه. البته اون کسی رو دست نمی‌ندازه. جیم تا اندازه‌ای یک «لاف زن» هستش و همه می‌دونند که بدون اینکه همه چیز رو بدونه ابراز عقیده می‌کنه و طوری حرف می‌زنه که انگار همه چیز رو درباره بازی می‌دونه.



کسی را دست انداختن





Pull someone's leg
معنی: کسی را دست انداختن



http://s2.picofile.com/file/7834901391/image018.gif 
- Hey, Al, I was invited to be a judge for the contest.
- Oh, really? You're pulling my leg!


ترجمه به فارسی


  - هی، ال، من برای داوری تو اون مسابقه انتخاب شدم.
- واقعاً؟ تو داری من رو دست می‌ندازی!
 

دست از سر کسی برداشتن





Get off someone's back

معنی: دست از سر کسی برداشتن
 

http://s1.picofile.com/file/7834881070/image023.gif

- Hey, John. I'm bored. Come on, let's go out and do something.
- Sorry, I'm right in the middle of studying for a physics exam. I won't be able to make it tonight.
- You've been studying for a long time. Why don't you take a break?
- Get off my back! I can't go anywhere!
- OK, I'll stop bothering you only if you promise to let me know the minute you're finished.


ترجمه به فارسی


- هی، جان. من خسته شدم. بیا بریم بیرون یه کاری بکنیم.
- متأسفم، الآن دارم خودم رو برای یک امتحان فیزیک آماده می‌کنم. امشب نمی‌تونم بیام.
- تو خیلی وقته که داری درس می‌خونی. چرا یک کم استراحت نمی‌کنی؟
- دست از سرم بردار! من هچ جا نمی‌تونم بیام!
- باشه، دیگه اذیتت نمی‌کنم فقط به این شرط که قول بدی هر موقع کارت تموم شد بهم بگی.